معرفی عقاید و مکتب های دینی , اجتماعی و سیاسی
بسم الله الرحمن الرحیم
سپتی سیسم چیست ؟
مکتب شکاکان : پیروان این مکتب به عقیده خود راه وسطی را پیش گرفتند، نه پیرو سوفسطائیان شدند که گفتند واقعیتی در ماوراء ذهن انسان اصلا وجود ندارد و نه فلسفه جزمی را که مدعی بود به ادراک اشیاء آنطور که در واقع و نفس الامر هستند میتوان نائل شد پسندیدند .
سوفیست یا سوفسطائی گری چیست ؟
منکر واقع نمایی ادراکات انسان است در یونان باستان آموزگاران فلسفه را سوفسطائی میگفتند. اینان از شهری به شهر دیگر میرفتند و جوانان را دور خود جمع کرده و در ازای حقالٌزحمه به تدریس میپرداختند. سوفسطائیان خطابت و جدل و دیگر فنونی را که برای موفقیتهای اجتماعی و سیاسی لازم بود، به شاگردانشان میآموختند .
اما بهتدریج، بر اثر افراط برخی از این آموزگاران، این واژه معنای دیگری پیدا کرد. آنها به حقانیت و صدق و کذب ادعا کاری نداشتند؛ بلکه تنها میخواستند به شاگردانشان آموزش دهند که چطور باید در مناظرهها به هر صورت ممکن، حریف را مغلوب کرد .
در نتیجه، سوفسطائیان در تداول عامه به بیصداقتی فکری و سفسطهگری بدنام شدند. در این معنا، سوفسطائی به کسی میگفتند که با چربزبانی و مغلطه، از آنچه میدانست ناراست است، به قصد فریفتن دیگران دلیل میآورد و نتیجه میگرفت .
اتئیسم چیست ؟
خداناباوری یا بی خدایی یا خدا انکاری به انگلیسی در معنای عام، رد باور به وجود خدا است در معنایی محدودتر، بیخدایی این موضع است که هیچ خدایی وجود ندارددر جامع ترین معنا، بیخدایی به سادگی، عدم باور به وجود هر گونه خداست بیخدایی نقطهٔ روبروی خداباوری است که در کلیترین شکل، اعتقاد به وجود حداقل یک خدا میباشد
اگنوستیک یا ندانمگرایی چیست ؟
ندانمگرایی، ندانمگویی، ندانمباوری، لاادریگری، یا مسلک لاادریه دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستیِ برخی ادعاها و بهطور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و یا با توجّه به شکل «ندانمگویی» در اساس ناممکن میداند. لاادریگری، از گرایشهای فلسفی است که در عین اذعان به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن و یا کل آن را ناممکن میداند
این اصطلاح برای نخستین بار توسط توماس هنری هاکسلی به مفهوم غیرقابلشناخت بودن ماوراء طبیعت بهکار رفت، اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و بهویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابلشناخت بودن جهان مادی بهکار میرود.
بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان درمورد ندانمگرایی نوشتهاند که میتوان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و ابوالعلاء معری نام برد
نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانمگری بهشمار میروند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمند به این مکتب است
ماکیاولیسم چیست ؟
ماکیاولیسم عبارت است از مجموعه اصول و روشهای دستوری که نیکولو ماکیاولی سیاست مدار و فیلسوف ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) برای زمامداری و حکومت بر مردم ارائه داد. نیکولو ماکیاولی که بنیاد این نظریه خود را پیرامون روش و هدف در سیاست قرار داده، در کتاب خود شهریار، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت میداند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمیداند و در نتیجه به کار بردن هر وسیلهای را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز میشمارد و بدین گونه سیاست را به کلی از اخلاق جدا میداند. ماکیاولی معتقداست، زمامدار اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد نباید از شرارت و اعمال خشونتآمیز بترسد. زیرا بدون شرارت، حفظ دولت ممکن نیست .
ایدئالیسم، ایدهآلیسم ، یا مینوگروی چیست ؟
ایدئالیسم، ایدهآلیسم ، یا مینوگروی (به آلمان نام مجموعهای از دیدگاههای فلسفی با این ادعاست که ایدهها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایدهها بر اشیا مقدماند و این ایدهها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم میکنند. بر مبنای این دیدگاه، ایدهها، هم از نظر معرفتشناختی و هم از نظر متافیزیکی اولویت دارند و واقعیت خارجی، آنچنان که ما درک میکنیم، منعکسکننده فرایندهای ذهنی است. ایدئالیسم مدّعی نیست ذهن خالق ماده یا جهان مادی است. همچنین این دیدگاه، «فکر» را با «متعَلَّق فکر» یکی در نظر نمیگیرد، بلکه مدعی است جهان خارج را تنها با توسل به فرایند ایدهها میتوان درک کرد .
ایدئالیسم نقطهء مقابل رئالیسم (واقع گرایى یا اصل اصالت واقع) است که معتقدست براى شناخت حقیقت جهان بیرون ، چندان نمى توان به ذهن انسان متّکى بود .
با اصطلاحات فلسفهٔ صدرایی ایدئالیسم یعنی، برای عاقل تنها معقول بالذات یا نفسالأمر دارای تأصل است، زیرا علم به عالم خارج، جز از مجرای معقول بالذات ممکن نیست و عالم خارج، از این حیث که معقول بالعرض است، متعَلَّق معرفت انسانی قرار نمیگیرد .
رئالیسم یا واقعگرایی چیست ؟
واژه رئالیسم از رئل که به معنای واقع است، مشتق شده و در واقع به معنای مکتب اصالت واقع است مکتب رئالیسم نقطه مقابل مکتب ایده آلیسم است؛ یعنی مکتبی که وجود جهان خارجی را نفی کرده و همه چیز را تصورات و خیالات ذهنی میداند .
رئالیسم یعنی اصالت واقعیت خارجی. این مکتب به وجود جهان خارج و مستقل از ادراک انسان، قائل است. ایده آلیستها همه موجودات و آنچه را که در این جهان درک میکنیم، تصورات ذهنی و وابسته به ذهن شخص میدانند و معتقدند که اگر من که همه چیز را ادراک میکنم نباشم، دیگر نمیتوانم بگویم که چیزی هست. در حالی که بنابر نظر و عقیده رئالیستی، اگر ما انسانها از بین برویم، باز هم جهان خارج وجود خواهد داشت. به طور کلی یک رئالیست، موجودات جهان خارج را واقعی و دارای وجود مستقل از ذهن خود میداند .
باید گفت در واقع همه انسانها رئالیست هستند، زیرا همه به وجود دنیای خارج اعتقاد دارند. حتی ایده آلیستها نیز در زندگی و رفتار، رئالیست هستند، زیرا باید جهان خارج را موجود دانست تا بتوان کاری کرد و یا حتی سخنی گفت .
کلمه رئالیسم در طول تاریخ به معانی مختلفی غیر از معنایی که گفته شد، استعمال شدهاست. مهمترین این استعمالها و کاربردها، معنایی است که در فلسفه مدرسی یا اسکولاستیک(Scholastic) رواج داشتهاست
سوسیالیسم چیست ؟
جامعهخواهی یا سوسیالیسم به انگلیسی اندیشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که برای ایجاد یک نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی میکوشد، جامعهای که در آن تمامی قشرهای اجتماع سهمی برابر در سود همگانی داشته باشند
هدف سوسیالیسم لغو مالکیت خصوصی بر ابزارهای تولید و برقراری مالکیت اجتماعی بر ابزارهای تولید است. این «مالکیت اجتماعی» ممکن است مستقیم باشد، مانند مالکیت و ادارهٔ صنایع توسّط شوراهای کارگری، یا غیرمستقیم باشد، از طریق مالکیت و ادارهٔ دولتی صنایع
کمونیسم چیست ؟
کمونیسم از واژه لاتینی به معنی مشترک یک ایدئولوژی است که میکوشد بر اساس مالکیّت مشترک روشها و ابزارهای تولید و در غیاب مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی ضد دولتگرایی فاقد طبقههای اجتماعی را ترسیم کند. کمونیسم را شاخهای از مکتب سوسیالیسم میدانند. در برخی کشورها که شامل چین و خاور جنوبی هستند کمونیسم را دین و مذهبی نو پایه ابهام میدانند .
اشکال اولیه سازمانهای اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمون اولیه» مشهور است. با این وجود، کمونیسم یک نوع سازمان اجتماعی را ترسیم میکند. در میان کمونیستها مکتبهای جدیدی شکل گرفتهاست که میتوان به مائوئیسم، تروتئیسم، کمونیسم مشورتی، لوگزامبورگیسم، کمونیسم آنارشیست، کمونیسم مسیحی و در نهایت انواع جریانهای کمونیسم چپ اشاره کرد که دارای تنوع فراوانی است. با این وجود، بقایای مختلف اتحاد جماهیر شوروی (که منتقدان آن را «استالینیسم» مینامند) و تفسیر مائویی مارکسیسم-لنینیسم شاخه (مکتب) جدیدی از کمونیسم را تشکیل دادهاند که در قرن بیستم که ابزار قدرت اصلی کمونیسم در روابط بینالملل محسوب میشد شاخه ترتئوئیسم دارای چنین قدرت متمایزی نیست .
رمانتیسم چیست ؟
رُمانتیسم یا رمانتیسیسم یا رمانتیسیزم عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد .
رمانتیسم جنبههای احساسی و ملموس را دوباره به هنر غرب وارد کرد. هنرمندان رمانتیک آزاد از چهارچوبهای تصویرگریهای سنتی، به تحقق بخشیدن ایدههای شخصی خود پرداختند .
رمانتیسیسم را همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خردمحوری بهشمار آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رؤیا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمینهای ناشناخته. از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته تقسیم میشود: یکی دستهٔ خردگرا (به قول نووالیس: جهان اعداد و اَشکال)، و دوم دستهٔ احساسات و یا بهطور دقیقتر، والاترینها و زیباییها
رمانتیسم در اصل، جنبشی هنری بود که در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم در ادبیات و سپس هنرهای تجسمی، ابتدا در انگلستان و سپس آلمان، فرانسه و سراسر اروپا رشد کرد. رمانتیسم تا حدودی بر ضد جامعهٔ اشرافی و دوران روشنگری (به طور بهتر، عقلانی) بود. گفته میشود که ایدئولوژی انقلاب فرانسه و نتیجههای آن این طرز فکر را تحت تأثیر خود قرار داد
رلاتیویسم یا نسبی گرایی چیست ؟
نسبی گرایی نسبى گرایان اخلاقی معتقدند که هیچ حکم اخلاقی ثابت و تغییرناپذیری وجود ندارد و از این جهت وابسته به میل و سلیقه افراد یا قراردادهاى خود آنها است. یکی از ادله نسبی گرایان اخلاقی تمسک به اختلاف ارزش های اخلاقی افراد و جوامع مختلف است؛ مثلا در جوامعی اجساد مردگان را می سوزانند و آن را کار خوبی می دانند ولی برخی جوامع این نوع رفتار با اجساد مردگان را بسیار بد و نادرست می دانند. نسبی گرایان این تنوع موجود در ارزش های خوب و بد جوامع را دلیل بر نسبی بودن احکام اخلاقی می دانند و معتقدند که خوبی و بدی و درستی و نادرستی و بایدها و نبایدهای اخلاقی تماما به سلیقه های فردی و گروهی وابسته است و هیچ بنیان واقعی و ثابتی ندارد. یکی دیگر از ادله نسبی گرایان اخلاقی این است که : گزاره های اخلاقی از نوع گزاره های انشایی اند که در این صورت هیچ خبری از واقعیتی نمی دهند و تنها بیانگر خواست افراد و گروه های جوامع مختلف هستند. این که چیزی خوب یا بد به حساب می آید تنها بستگی به نوع نگرش ها، امیال و احساسات و سلایق شخصی یا گروهی دارد. در این صورت خوبی و بدی و باید و نباید اخلاقی اموری ذهنی، احساسی و شخصی یا قرار دادی است و از این جهت کاملا اموری نسبی می باشند .
دادا، دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا چیست ؟
دادا، دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا مکتبی است پوچ گرا و هیچ انگار که در سالهای پس از جنگ جهانی یکم رواج داشت. در واقع، دادا واکنشی است انقلابی به پیامدهای ناگوار جنگ جهانی یکم و تاثیرات آن. دادائیسم جنبشی فرهنگی بود که به زمینههای هنرهای تجسّمی، موسیقی، ادبیّات (بیشتر شعر) تئاتر و طراحی گرافیک مربوط میشد. این جنبش در زمان جنگ جهانی اول در شهر زوریخ در کشور سوئیس پدید آمد .
سورئالیسم یا فرا واقع گرایی چیست ؟
فراواقعگرایی یا سوررئالیسم یکی از جنبشهای هنری قرن بیستم است. سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت یا واقعیت برتر است. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیستها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را پی ریزی کردند. این شیوه در سال ۱۹۲۲ به طور رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقعگرایی نامیده شد. این مکتب بازتاب نابسامانیها و آشفتگی های قرن بیستم است .
این جنبش در عمل با انتشار مجلهٔ انقلاب فراواقعگرا توسط برتون آغاز شد. سالوادور دالی، رنه ماگریت و لویی آراگون از جمله سوررئالیستهای مشهور هستند .
پست مدرنیسم یا فلسفه پسامدرن چیست ؟
فلسفه پست مدرن که ماحصل طرز نگرش پیشگامان مکتب پست مدرن است، به مجموعه پیچیده ای از واکنش هایی مربوط میشود که در قبال فلسفه مدرن و پیش فرضهای آن صورت گرفته اند، بدون آن که در اصول عقاید اساسی کمترین توافقی بین آنها وجود داشته باشد. فلسفه پست مدرن اساساً به معارضه با شالوده گرایی مورد اعتقاد مشترک فلاسفه برجسته قرون شانزده، هفده و هجدهم میلادی می پردازد و آنها را پیش فرض هایی می داند که باید مردود شناخته شده و کنار گذارده شوند .
این فلسفه به شدت تحت تاثیر مفاهیم پدیدارشناسی، ساختارگرایی و اگزیستانسیالیسم و همچنین افکار، آثار و نوشته های گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، سورن کیرکگارد، فردریش نیچه و مارتین هایدگر است. فلسفه پست مدرن اغلب به تردید در مورد تقابل های دوگانه ساده می پردازد .
مدرنیسم یا نوگرایی چیست ؟
نوگرایی، که از آن به نامهای تجدد یا مدرنیسم نیز یاد میشود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیدههای فرهنگی نو و پیشرفتهتر و کنار گذاردن برخی از سنتهای قدیمی است. نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی یا مدرنیسم، گسترهای از جنبشهای فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف میکند. این واژه مجموعهای از جنبشهای هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ دادهاند، در بر دارد .
آنارشیسم یا اقتدارگریزی ،سروری ستیزی چیست ؟
اقتدارگریزی ،سروری ستیزی یا آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعهای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است. آنارشیسم برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و جامعهٔ «بدون نظم» نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست میداند که بهترین شکل آن ایجاد گروههای خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعهای آزاد و بدون اجبارِ یک قدرت سازمانیافته بهتر خواهد شد و گروههای داوطلب میتوانند بهتر از دولتهای کنونی از پس وظایف آن برآیند . آنارشیستها به طور کلی با حاکمیت هرگونه دولت مخالفند و دموکراسی را نیز استبداد اکثریت میدانند که معایبش کمتر از استبداد سلطنتی است .
آنارشیسم شامل مخالفت با اقتدار یا هر گونه سازمان با ساختار های طبقاتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم دولت محدود نمیشود و به عنوان یک تئوری بیتعصب، آنارشیسم تساوی در بسیاری از جریان های فکری را خواهان است .آنارشیسم یک تئوری جهان بینی خاص ارائه نمیدهد و مانند دیگر نظریه ها در حال تغییر است. آنارشیسم خود زیرنحلههای پرشماری دارد، که جز در یکی دو اصل بنیادین شباهت چندانی با هم ندارند .
مکاتب فکری آنارشیسم میتواند اساساً متفاوت باشد، به طور مثال آنارشیسم هر چیزی از فردگرایی مطلق تا جمعگرایی کامل را حمایت میکند. آنارشیسم معمولاً به عنوان ایدئولوژی چپ رادیکال در نظر گرفته میشود و بیشتر اقتصاد آنارشیستی و فلسفه حقوق آنارشیستی از تفاسیر ضد استبدادی کمونیسم، اقتصاد مشارکتی، سندیکالیسم و همکاری متقابل تاثیر گرفته است .
دموکراسی چیست ؟
مردمسالاری یا دموکراسی یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مدار
که در آن فرد یا گروهی خاص حکومت نمیکنند بلکه مردم حکومت میکنند .گونههای مختلف دموکراسی وجود دارد و در جامعه بینالملل نیز شاهد چند گانگی دموکراسی هستیم . میان انواع گوناگون دموکراسی، تفاوتهای بنیادین وجود دارد. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان میگذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانونگذاریِ دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرتِ سیاسی صورت نگیرد (برای مثال تفکیک قوا)، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته، به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. از «حکومت اکثریت» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکنندهٔ دموکراسی نام میبرند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیتپذیر، ممکن است که حقوق اقلیتهای جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرد (که در آن صورت به آن دیکتاتوری اکثریت میگویند) از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهای ممتاز میتوان به وجود رقابتهای انتخاباتی عادلانه اشاره کرد. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشهٔ سیاسی، و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه میدهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقهٔ شخصی خود رأی بدهند .
سکسیسم تبعیضِ جنسیتی، جنسیتزدگی چیست ؟
تبعیضِ جنسیتی، جنسیتزدگی یا سکسیزم بهمعنی باور یا نگرشی است که یک جنسیت یا جنس را پَستتر از دیگری و درجهدوم میداند . یامدِ این امر، تبعیض منفی نسبت به انسانها و بر پایهٔ هویتِ واقعی یا فرضی جنسیتی ایشان است. این مفهوم همچنین میتواند در اشاره به نفرت یا بدگمانی نسبت به یک جنس –زنستیزی یا مردستیزی– و یا کلیشهای کردنِ مردانگی در رابطه با مردان و زنانگی در رابطه با زنان باشد. تبعیضِ جنسی به طور تاریخی و فرهنگی بیشتر در جهتِ فرودستکردنِ زنان و دختران بهکار رفته است . پیامدِ تبعیضِ جنسیتی میتواند بگونههای آزار جنسی، تجاوز جنسی و یا انواعِ خشونت جنسی خود را در جامعه نشان دهد.تاکنون زنان و مردانِ بسیاری برای رسیدن به برابری جنسیِ بیشتر، از فمینیسم بهره بردهاند .
فاکسیونالیسم چیست ؟
فاکسیون به معنای حزب است. این اصطلاح را “جورج واشنگتن” در آغاز استقلال آمریکا به جای پارتی (حزب) به کار برد. فاکسیونالیسم یعنی حزب پرستی و عقیده به لزوم وجود احزاب سیاسی و اتکاء دولت و حکومت با احزاب عامه که آن را سیستم حزبی (پارتی سیستم) نیز می نامند. در مقابل کمونیسم که تک حزبی است قرار دارد .
فرق پلورالیسم با فاکسیونالیسم آن است که اصطلاح اولی عمومیت دارد و شامل عقیده به لزوم تعدد جمعیت و انجمن ها از هر قبیل اعم از مذهبی و فرهنگی و علمی و سیاسی و اقتصادی می باشد، در حالی که فاکسیونالیسم تنها معتقد به تعداد احزاب سیاسی است .
ماتریالیسم یا مادهباوری چیست ؟
مادهباوری یا ماتریالیسمیا مادهگرایی به دیدگاهی گفته میشود که بر این باور است که هر آنچه در هستی وجود دارد ماده یا انرژی است و همهٔ چیزها از ماده تشکیل شدهاند و همهٔ پدیدهها (از جمله آگاهی) نتیجهٔ برهمکنشهای مادی است. به عبارت دیگر، ماده تنها چیز است و واقعیت عملاً همان کیفیتهای در حالِ رخ دادنِ ماده و انرژی است . ماتریالیسم یک مکتب فلسفی میباشد که در مقابل مکتب ایدهآلیسم مطرح شدهاست. شاخههای مهم آن مادهباوری مکانیکی و مادهباوری دیالکتیکی میباشند. ماتریالیسم مکانیک را فویرباخ بنیانگذاری کرد و مادهباوری دیالکتیک را مارکس. از دیدگاه مکاتب فلسفیای که حقیقت را منحصر در ماده نمیدانند مادهباوری ایدئولوژی حسگرایی در مقابل عقلگرایی است و با رئالیسم در تقابل قرار میگیرد؛ و از آنجا که پیش فرض آن منحصر بودن شناخت بر حس پنجگانه و انحصار هستی در ماده است اتفاقاً مکتبی ایدهآلیسم به حساب میآید .
دُگماتیسم یا جزمگرایی چیست ؟
جَزمیت، خشکاندیشی یا دُگماتیسم عبارت است از روش اندیشهگری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده، یعنی نظرات، برهانها و باورها استوار است، باورهای ثابت را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا درست، میانگارد بی این که آنها را در روندهای تاریخیِ شناخته شده مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بی این که بر بنیاد دانشهای تازه و آموزههای عملی نوین به بازبینی درونمایه حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپرداز
جزمباوری – از دید فلسفی – بیانگر اندیشهٔ غیردیالکتیکی، متافیزیکی است، که بر معارف حاصله – بدون کوچکترین انتقاد – باور میآورد، آنها را بطور کلیشهای در شرایط جدید پیاده میکند، بدون این که خود به تحلیل و واکاوی آنها بپردازد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کند و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین یاری رساند . دگماتیسم، مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است .
جزمباوری به معنای مکتب جزمی است. البته سخن جزمی و قطعی چند نوع است. این اصطلاح را غالباً فقط در یک مورد آن به کارمی برند .
رادیکالیسم چیست ؟
رادیکالیسم به معنای هواخواهی و طرفداری از «دگرگونیهای بنیادی» جامعه و نهادهای اجتماعی موجود است. رادیکال، از نظر لغوی به معنای اصل و ریشه است و در علوم اجتماعی به آن اندیشههایی میگویند که اقداماتی تند و سخت و ریشهای را در بهبود جامعه خواهانند و دگرگونیهای بنیادی را در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طلب میکنند .
رادیکالیسم به آئین کسانی نیز اطلاق میشود که دارای افکار چپگرا نیز میباشند؛ که پس از آنها لیبرالها و میانهروها و بعد محافظهکاران قرار دارند، و در آن سر طیف سیاسی مرتجعان هستند که متمایل به بازگشت به گذشته هستند .
آنارکو – سندیکالیسم چیست ؟
آنارکو-سندیکالیسم عبارت است از جنبشی که در پایان سدهی نوزدهم پدید آمد و پلی بود میان آنارشیسم و جنبش اتحادیهی کارگری. جنبش در اصل در میان پیروان باکونین ریشه گرفت
این گروه که از اندیشههای باکونین رویگردان شده بودند، اتحادیههای کارگری را همچون وسیلهی مبارزهی طبقهی کارگر و همچنین نهاد اساسی جامعهی پس از انقلاب برگزیدند. در فرانسه این جنبش از میان «سندیکالیسم انقلابی» برآمد که آوازهگر آن فرنان پلوتیه (۱۹۰۱-۱۸۶۷)، سازمان دهنده و نظریهپرداز جنبش کارگری بود که از مارکسیسم بریده و به آنارشیسم گرویده بود. وی که از ترورگریهای ناکام انارشیستها در فاصلهی ۱۸۹۲-۹۴ سرخورده بود، بر آن شد که اتحادیههای کارگری را میتوان نه تنها همچون سلاحی برای بهبود وضع طبقهی کارگر، بلکه همچنین برای « عمل مستقی» که غایت آن برانداختن سرمایهداری است، بکار برد. جنبش آنارکو-سندیکالیسم در جنبشهای اتحدیهی کارگری در اروپا و امریکا رخنه کرد، ولی در اسپانیا بود که چهرهی آنارشیستی به خود گرفت، ولی در انگلستان و فرانسه با مخالفت اتحادیههای کارگری موجود روبرو شد .
سکولاریسم چیست ؟
سکولاریسم عقیدهای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت مینشینند، از نهادهای مذهبی و مقامهای مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. مفاهیمی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شدهاند.
اهداف و استدلالها برای قبول سکولاریسم بسیار گستردهاند. در لائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزشهای دینی است. برخی استدلال میکنند که سکولاریسم در آمریکا بیشتر به حفظ دین از حکومت پرداخته و در زمینه اجتماعی کمکارتر بودهاست . سکولاریسم را نخستین شاخصهی دورهی مدرنیته خواندهاند. در میان کشورها جنبشهای سیاسی گوناگون سکولاریسم را به دلایل مختلف پشتیبانی میکنند .
[ 5 شاخه دارد ]
تکثرگرایی علمی
روش علمی یا به عبارت دقیقتر روش اثبات تجربی یک پدیده به گسترهای از روشها اشاره دارد که برای بررسی پدیدهها، دست یافتن به دانش نوین، یا بازسازی و درهم آمیزی دانشهای پیشین بهکار میرود. یک روش پژوهشی برای اینکه علمی بهشمار آید باید بر پایه دادههای مشاهدهپذیر، تجربی و اندازهگیری شونده ساخته شدهباشد و از یک رشته بنیادهای روشن استدلالی پیروی کند. به دیگرسخن، در روش دانشورانه، دادهها از راه مشاهده و آزمایش گردآوری میشوند، و پس از آن تدوین (فرمولبندی) شده و با فرضیههای موجود سنجیده میشوند. با اینکه رویهها در شاخههای گوناگون بررسی دانشوارانه ناهمسانیهایی دارند ولی شناسههای ویژهای وجود دارند که روش دانشوارانه را از روشهای دیگر دانش جدا میکنند. پژوهشگران علمی، برای آشکارنمایی یک پدیده انگارههایی را پیش کشیده و سپس پژوهشهای تجربی را برای آزمودن این انگارهها برنامه ریزی میکنند
تکثرگرایی دینی
پلورالیسم (کثرتانگاری) نسبت به دین، نظریهای است که برخی از دانشمندان و متکلمین غربی با تأثیرپذیری از دیدگاه خاصی در پاسخ به بعضی مسائل عقیدتی و همچنین برای حل برخی از مشکلات اجتماعی ارائه میدهند
پلورالیسم دینی در دهههای اخیر با کار جانهیک در جهان مسیحی بالا گرفت. ایشان میدید که بسیاری از غیر مسیحیها تحت تأثیر ادیان دیگر، انسانهایی پاک و بیآزار بار آمدهاند، بنابراین گفت: پس نگوئیم که مسیح خداست و فقط بهوسیله او میتوان به بهشت رسید! چرا که اگر قرار باشد تنها گروه مسیحیان به بهشت بروند، پس عمل خیر بقیه چه میشود؟
اصطلاح شناخته شده پلورالیسم ماخوذ از فرهنگ غربی است و ابتدا در سنن کلیسایی مطرح بود؛ در مورد شخصی که دارای چند منصب کلیسایی بود اصطلاح پلورالیسم را به کار میبردند. اما امروزه در عرصه فرهنگی بدین معنی است که در یک عرصه فکری و مذهبی، عقاید و روشهای گوناگونی مورد قبول باشد . از همینجاها بود که بحث پلورالیسم دینی مطرح شد. بنابراین، مفاد پلورالیسم دینی از آثار و کشفیات عصر جدید است
تکثرگرایی سیاسی
تکثرگرایی سیاسی یک نوع نگرش فلسفی و سیاسی است که در فرم پایهای بیانگر تنوع در افکار و پذیرش نظرات متعدد است
تکثرگرایی (فلسفه)
تکثرگرایی فلسفی از نظر تاریخی به نوعی اندیشه مابعدالطبیعی اطلاق میشود. براساس این طرز تفکر که در مقابل یگانهانگاری (مونیسم) است، واقعیت را نمیتوان تک عنصری و مبتنی بر یک جوهر (جوهر فرد) دانست. عناصر اصلی تشکیل دهنده حقیقت هستی دو و یا چند عنصره میباشند. در تاریخ فلسفه به نحلهها و مکاتب متفاوتی برمیخوریم که سیستم مابعدالطبیعی خود را براساس این طرز تفکر بنا نهادهاند .
مکتب چندگانهگرایی
مکتب چندگانهگرایی یکی از مکاتب فلسفی پیشاسقراطی بود که درصدد وحدتبخشی به پاسخهای افراطگرایانهٔ هراکلیتوس و الئاییان به مسئلهٔ ثبات و تغییر برآمد .
وجه اشتراک چندگانهگرایان در باور به عناصر و ریشههای گوناگون برای مواد و ردّ یگانهانگاری بود. امّا آنچه که ایشان را از هم متمایز میکند، تعداد ریشههای اولیه و ساختار هر مادّهاست .
آناکساگوراس تعداد ریشهها را به طور نامحدود بالا برد. میگفت همهٔ مواد شامل همهٔ ریشهها و عناصر اولیّه هستند؛ امّا هر مادّهای را که درنظر بگیریم، آن عنصری جلوه میکند که آن مادّه از آن بیش از سایر عناصر بهره بردهاست. مادّه تا بینهایت بخشپذیر است، اما حتّی کوچکترین ذرهٔ مادّه شامل همهٔ عنصرهاست .
به نظر امپدوکلس، ریشههای اولیّه همان عناصر اربعه هستند که جاویدانند، ولی ممکن است به نسبتهای مختلفی با هم آمیخته شوند و مواد مرکبی را که ما در طبیعت میبینیم، به وجود آورند. تغییر، تجلّی درآمیختن و جداشدن مواد است. «مهر» عنصرها را به درآمیختن با هم، و «ستیزه» یا «کین» عنصرها را به گسستن دوباره از هم وا میدارد. مهر و کین نیز عنصرهایی مادی اند .
لائیسم چیست ؟
لائیسم ، نظریهای است که در توصیف یک شخص، سازمان و کشور، در تقابل با وصف دینی، ایمانی و اعتقادی قرار میگیرد. معتقدان به این مفهوم، بر این باورند که اداره نهادهای اجتماعی و انجام کارکردهای مدنی بویژه کارکردهای قضایی و آموزشی شایسته افراد غیرروحانی و سکولار است. عدم اعتنا و مخالفت با مذهب و روحانیون مذهبی، پس از عصر رنسانس در اروپا و بر ضد اختناق مذهبی قرون وسطی و دخالت کلیساها در همهٔ امور جامعه شکل گرفت و پس از آن در غالب کشورهای اروپایی و دیگر کشورها فراگیر شد .
دئیسم چیست ؟
دادارباوری یا خداانگاری این باور است که خدا وجود دارد و به عنوان یک آفریننده و دادار، گیتی فیزیکی را خلق کردهاست؛ اما در عملکرد آن مداخله نمیکند. دادارباوری مرتبط با فلسفه دینی و جنبشی است که وجود خدا را از عقل استنتاج میکند. دادارباوری درباره این که خدا در خارج از گیتی چه انجام میدهد، هیچگونه موضعگیری نمیکند. این برخلاف اصل اعتمادگرایی در دینهای اسلام، مسیحیت، زرتشتی و یهودیت است که بر وحی در کتابهای مقدس تکیه میکنند .
خداانگاران بیشتر وقایع فراطبیعی را مانند معجزه و پیشگویی رد میکند و معتقد هستند که خدا در زندگی انسانها و قوانین طبیعی گیتی مداخله نمیکند. آنچه که آئینهای سازماندهیشده وحی و کتاب آسمانی مینامند خداانگاران تفسیرهای افراد دیگر میدانند. به باور خداانگاران بزرگترین هدیهای که خدا به انسان دادهاست دین نیست بلکه قدرت استنتاج است .
لیبرالیسم چیست ؟
لیبرالیسم در معنای لغوی به معنی آزادی خواهی میباشد و به آرایه وسیعی از ایدهها و تئوریهای مرتبط دولت اطلاق میشود که آزادی شخصی را مهمترین هدف سیاسی میداند
لازم است ذکر شود استفاده از کلمه لیبرال برای اشاره به اشخاص به معنای پیروی آن شخص از مکتب لیبرالیسم بوده و لزوماً معنای لغوی آن منظور نمیشود .
لیبرالیسم مدرن در عصر روشنگری ریشه دارد. به صورت کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت تأکید دارد. شاخههای مختلف لیبرالیسم ممکن است سیاستهای متفاوتی را پیشنهاد کنند، اما همه آنها به صورت عمومی در مورد چند قاعده متحد هستند، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولتها، نقش قانون، تبادل آزاد ایدهها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همچنین همه لیبرالها – همینطور بعضی از هواداران ایدئولوژیهای سیاسی دیگر – از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق میشود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همه شهروندان توسط قانون، حمایت میکنند .
آریستوکراسی یا نخبهسالاری چیست ؟
منظور از نخبه سالاری یا آریستوکراسی نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است. این گروه معمولاً امتیازات موروثی دارند و از نظر فرمانروایی شایستهترینِ همه قلمداد میشوند. این معنی اصلی اصطلاح است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است.[نیازمند منبع] پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهی معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفتهاند .
ارسطو میان اشرافسالاری و نخبهسالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود: ” انتخاب بر اساس ثروت، اشرافسالاری است؛ و انتخاب بر اساس شایستگی، نخبهسالاری .همچنین ارسطو بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبهسالاری است همان گونه که ثروت معرف اشرافسالاری و آزادی معرف مردمسالاری است . ” با این وجود در بسیاری موارد کلمهی نخبهسالاری با اشرافسالاری مترادف فرض میشود .
اومانیسم یا انسانگرایی یا اُمانیسم چیست ؟
انسانگرایی، اومانیسم یا اُمانیسم جهانبینی فلسفی و اخلاقی است که با نفی هرگونه ماوراءالطبیعه بر خردگرایی و روش علمی تکیه میزند .
واژهٔ اُمانیسم، نهضت فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمدهاست .
اندیویدوالیسم چیست ؟
فلسفه اصالت فرد، فلسفه فردیت ، روش فکری که معتقد به آزاد گذاشتن فرد در جمیع امور و شئون است بدون آنکه مصالح جمع این آزادی را محدود نماید . و حکومت در وضع قانون اصالت را به فرد داده و جامعه در این نوع تفکر فرع است و این نوع دیدگاه معتقد است که جامعه به خاطر فرد به وجود آمده نه فرد برای جامعه و لذا وجدان اجتماعی در این نوع تفکر معنا و مفهومی خیالی و غیر انسانی است .
کولکتیویسم و توتالیتاریانیسم دو دیدگاه مخالف اندیویدوالیسم است .
رفرمیسم چیست ؟
اصلاح طلبی به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاستها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ میکند .
اصلاح طلب :
کسی که خواستار تغییر در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آنکه در اساس جامعه دگرگونی ایجاد شود یک اصلاح طلب است .
اگزیستانسیالیسم چیست ؟
اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی یا خودگوهرگری اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود .
پوزیتیویسم یا اثبات گرایی چیست ؟
اثباتگرایی (یا پوزیتیویسم یا تحصلگرایی) هر گونه فلسفه علم بر اساس این دیدگاه است که در علوم طبیعی و اجتماعی، دادههای برگرفته شده از «تجربه حسّی» [و تلقی منطقی و ریاضی از این دادهها]، تنها منبع همه معرفتهای معتبر است. دادههایی که میتوان از راه حسها به دست آورد را «شواهد تجربی» گویند. اثباتگرایی اصطلاحی فلسفی است که حداقل به دو معنیِ متفاوت به کار رفتهاست. این اصطلاح در قرنِ هجدهم توسطِ فیلسوف و جامعهشناسِ فرانسوی [اگوست کنت] ساخته شده و به کار رفت. کنت بر این باور بود که جبری تاریخی بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرشِ دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکل از اندیشه که باقی میماند متعلق به اندیشهٔ قطعی و تجربی علم است. در این عصرِ جدیدِ تاریخ، نهادهایِ اجتماعیِ مربوط به دین و فلسفه از بین خواهد رفت .
موبوکراسی چیست ؟
حکومت رجاله ها ومردم عوام که غالبادرخلال بحرانهاوشورشها به طور موقت تشکیل می شود .
فمینیسم چیست ؟
فمینیسم مجموعهای از واکنشها و ایدئولوژیها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجادِ فرصتهای برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش، اشتغال و دیگر زمینههای زندگی است
فعالینِ حقوقِ زنان باور دارند که جنسیت در زندگی انسانها عاملی تعیین کننده است که جایگاهِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادیِ افراد بر اساس آن شکل میگیرد. فمینیسم بیشترین تمرکزِ خود را معطوف به تهدیدِ نابرابریهای جنسیتی و پیشبردِ حقوق، علایق و مسایل زنان کردهاست. فمینیسم عمدتاً از اواخر قرن ۱۸ میلادی پدید آمد. زمانی که مردم به طور گستردهای این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب میشوند. بخشی از حقوقِ زنان دربرگیرندهٔ این موارد میشود .
مولتی پارتیسم یا چند حزبی چیست ؟
به معنای چند حزبی است که در دموکراسی غرب تولد یافته است و در نظام سیاسی احزاب متعدد وجود دارد که در قدرت سهیم هستند، و هیچ یک از این احزاب به اکثریت مطلق دست پیدا نمی کند، و کشور بر اساس چند حزبی اداره میگردد. و گاهی هم احزاب متعدد برای آنکه کرسی های بیشتری را در پارلمان به دست آورند، دست به ائتلاف می زنند. اما ائتلاف دائمی نیست ولی تعداد احزاب هم موجب ضربه به اقتدار ملی نمی شود .
فئودالیسم چیست ؟
فئودالیسم یک سازمان بزرگ اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است که در بسیاری از نقاط اروپا و خاور دور و خاور میانه در قرون وسطی، قبل از تشکیل دولت های ملی جدید وجود داشته است.
خصلت عمده در فئودالیسم آن است که از طرف شاه هر قسمت از اراضی بزرگ به تصرف اشراف به نام فئودال در میآید، و آن زمین های بزرگ از طرف فئودال یا نمایندگانشان به کشاورزان اجاره داده می شود. و اشراف هم در مقابل این اجاره نسبت به کشاوزان آن منطقه اختیارات قضائی و حکومتی و مالی و سیاسی داشتند .
ولی در زمان حاضر فئودالیسم به کشوری گفته می شود که عده ای از اشراف و مالکین املاکی را مالک می باشند و کشاورزان از حقوق سیاسی محروم اند، و یا به مقداری کم ازحقوق سیاسی و کشور بهره مند هستند .
کاپیتالیسم چیست ؟
کاپیتالیسم روشی است که در آن وسائل عمده تولید به کمک سرمایه های شخصی فراهم شده و اموال به مالکیت صاحبان سرمایه باقی می ماند. در کاپیتالیسم کارگران به عنوان روز مزد اجیر صاحبان سرمایه اند، و تمام قدرت مالی در دست اشخاص معدودی در جامعه خواهد بود. در مقابل کاپیتالیسم، کمونیسم و لنینیسم و استالینیسم قرار دارد .
ناسیونالیسم چیست ؟
عبارت است از اعتقاد به برتری یک ملت و قوم بر تمام ملل و اقوام دیگر و لزوم وفاداری مطلق و بدون هیچ قید و شرطی نسبت به قوم و ملت خود، و مباهات کردن هر قوم و قبیله نسبت به فرهنگ و زبان و نژاد خودش. بنابراین ناسیونالیسم (ملی گرایی) خود را از همه برتر و دیگران را پایین تر از خود می داند، که به ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی تقسیم می شود .
انتر ناسیونالیسم چیست ؟
در برابر ناسیونالیسم، انترناسیونالیسم قرار دارد که معتقد است خیر و سعادت بشر اقتضا می کند که ملت ها بدون در نظر گرفتن تعصب های قومی با هم همکاری داشته باشند .
پوپولیسم یا عوامگرایی چیست ؟
عَوامگرایی یا پوپولیسم آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه.[۱] در قرن بیستم بیشتر جنبشهای «عامهگرا» با جنبشهای آمریکای لاتین و هند شناخته میشد اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد این جنبشها در کشورهای کانادا، ایتالیا، هلند، اسکاندیناوی و ایالات متحده نیز درجاتی از موفقیت را بهدست آورده است .
پوژادیسم چیست ؟
مجموعه فعالیتها و اقداماتی است که «پییر پوژاد» آن را راهبری میکرد؛ جنبشی که به شدت پوپولیستی بود و مطالبات آن عبارت بود از: مخالفت با مالیاتگیری دولت، مخالفت با سلطه پاریس و همچنین بروکراسی و حکومت سیاستمداران! لوپن یکی از کسانی بود که به نمایندگی از این جنبش و حزبی که پوژاد ایجاد کرده بود .
مارکسیسم چیست ؟
مارکسیسم مکتبی سیاسی و اجتماعی است که توسط کارل مارکس، فیلسوف و انقلابی آلمانی در اواخر قرن نوزدهم ساخته شد. فردریش انگلس نیز از شکلدهندگان مهم به اندیشه مارکسیسم بودهاست و مارکسیستها با اصول کلی اندیشه او نیز موافق هستند
اساس مارکسیسم آن طور که در «مانیفست کمونیست» (نوشته مارکس و انگلس) بیان شدهاست بر این باور استوار است که تاریخ جوامع تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بودهاست و در دنیای حاضر دو طبقه، بورژوازی و پرولتاریا وجود دارند که کشاکش این دو تاریخ را رقم خواهد زد .
لنینیسم چیست ؟
لنینیسم در فلسفۀ مارکسیستی، بدنۀ نظریۀ سیاسی برای سازمان سیاسی حزب پیشتاز انقلابی و دستیابی به دیکتاتوری پرولتاریا، به عنوان پیش درآمد سیاسی تأسیس سوسیالیسم است. لنینیسم که توسط ولادیمیر لنین انقلابی روس و رهبر شوروی توسعه داده شد و به نام وی نیز نامیده شد، تئوری های سیاسی و اقتصاد سوسیالیستی را شامل می شود که از مارکسیسم و نیز تفاسیر لنین از تئوری مارکسیستی برای کاربرد عملی آن با شرایط اجتماعی-سیاسی روسیۀ دهقانی در اوایل سدۀ بیستم بسط پیدا کرد. در فوریۀ ۱۹۱۷ به مدت ۵ سال، لنینیسم برنامۀ روسی اقتصاد مارکسیستی و فلسفۀ سیاسی بود که از سوی حزب بلشویک، حزب پیشتازی که مبارزه برای استقلال سیاسی طبقۀ کارگر را رهبری می کرد، به اجرا درمی آمد
اندیشه لنین در نزد برخی به عنوان «مارکسیسم دوران امپریالیسم یا آخرین مرحله سرمایه داری» به شهرت رسید و به عنوان شالوده نظری انترناسیونالیسم پرولتری و کارپایه ایدئولوژیک بسیاری از احزاب و جنبشهای کمونیستی جهان شناخته شد .
نازیسم خلاصه عبارت ناسیونال سوسیالیسم است. نازیسم به مجموعه ایدئولوژیهای حزب نازی اطلاق میشود. نازیسم را میتوان شکلی از فاشیسم دانست که نژادپرستی نیز به اصول آن افزوده شدهاست .
برای تکمیل مطلب لطفا توضیحات مکاتب دیگر را در قسمت دیدگاه ها ارسال کنید
موفق و پیروز باشید ..